15 آبان؛ جشن میانه پاییز
- ...
- ...
- تعداد کلمات
در روز 15 آبان اگر به بعضی از شهرهای ایران مانند کرمانشاه یا شهرهایی که هموطنان زرتشتیمان در آن جا زندگی میکنند، سفر کنید مردم را در حال برگزاری جشن یا مراسم ویژه ای میبینید. این مراسم به مناسبت جشن میانه است. میانه به معنای وسط است و روز 15 آبان دقیقاً میانهی پاییز است و این جشن هم به خاطر قرار گرفتن در میانهی پاییز برگزار میشود.
جشن میانه پاییز یکی از جشنهای ایران باستان است. جشنها از ارکان مهم فرهنگی در ایران باستان بودهاند و کارکرد آیینی داشتهاند. حتی گاهی این جشنها به یکدیگر مرتبط بودهاند و باید به ترتیب اجرا میشدند. چون هر کدام از آنها یک آیین به شمار میرفت. در ایران باستان، هر روز سال نام مخصوص به خود را داشته و هر گاه که نام روز با نام ماه یکی میشد، آن روز زمان برگزاری یک جشن مهم بود. بنابراین در هر ماه یک جشن مهم برگزار میشد. از آنجایی که زرتشتیان این اعتقاد را دارند که آفرینش در شش هنگام اتفاق افتاده است، در شش وقت دیگر از سال که بر اساس روزهای خاصی مشخص شده نیز یک جشن برگزار میکنند. جشن میانه یکی از این جشنهای شش گانه است. یوتراوز شما را با جشن میانه پاییز آشنا میکند.
در این مقاله از 15 آبان، جشن میانه پاییز میخوانید:
آیین برگزاری جشن میانه
روز جشن میانه روزی خاص و بزرگ است. در این روز میبینید که در بعضی خانههای هموطنان زرتشتیمان جشنی برپاست و در تالارهای عمومی همه در کنار هم جمع میشوند، از مرد و زن و فقیر و ثروتمند و کوچک و بزرگ و پیر و جوان.
در اصل شرکت در این جشن به نوعی وظیفهی دینی زرتشتیان هم به شمار میرود؛ ابتدا موبد شروع به خواندن بخشهایی از اوستا و جشن میکند. جشن در واقع یک نوع نیایش است که او میخواند و دیگران دست هم را میگیرند. این گرفتن دست یکدیگر نشاندهندهی همپیمانی و هم باوری آنها با یکدیگر است. این رسم در خواندن نیایشها از گذشته آمده است. روزهایی که سختی روزگار به آنها فشار میآورد، این رسم نیایش و همپیمانی و به قول معروف همازوری به آنها امید و قدرت میداد. به همین خاطر هم اکنون در نیایشها انجام میشود.
در واقع پایهی این جشن در اصل همدلی و نیکیست؛ مانند تمامی جشنهای ششگانهی زرتشتیان. بنابراین تمامی آداب و رسومی که انجام میشود در راستای همین امر است.
زرتشتیان اعتقاد دارند که آفرینش در شش هنگام و وقت انجام شده است و جشنهای ششگانه برای همهی مردم است. بنابراین اگر کسی هم توانایی برگزاری جشن را ندارد میتواند در جشنی که دیگران برگزار میکنند شرکت کند و کنار دیگران باشد.
سفرهی جشن میانه
بعد از نیایش سفرهای پهن میشود که متعلق به همهی مردم است. در این سفره وسایل و اشیاء خاصی قرار میگیرد که هر کدام معنای خاصی دارند و هر کدام نشاندهندهی یکی از جشنهای شش گانه هستند که به آنها «گاهنبار» میگویند. چراغ روغنی نشاندهندهی گاهنبار اول یعنی اردیبهشت است و نگهبان آتش. ظرف مسی نماد گاهنبار شهریور است و نماد شهریاری و نگهبان فلزات. میوه نماد سپندارمز است و نماد نگهبان زمین و میوه. اصلاً خود سفره به خاطر نماد زمین است که روی زمین پهن میشود. آب گاهنبار خرداد است و نماد نگهبان آبها. دو گیاه مورد و سرو که همیشه و در تمام طول سال سبز هستند، مربوطند به گاهنبار امرداد که نماد بیمرگی و نگهبان گیاهان است.
به غیر از این نمادها خوراکیهای دیگری هم سر سفره قرار میگیرند؛ مثل نان کماج و نان روغنی که میگویند برای خیر و برکت است. برای اینکه اوستا بخوانند و تبرک باشد برنج و خورش ساده بر سر سفره میگذارند و برای نمادی از نگهبانی هم از حیوانات مفیدی که به زندگی ما برکت میدهند، شیر و تخممرغ را بر سر سفره قرار میدهند. بعد از نیایش همگی با هم بر سر سفره مینشینند و غذا میخورند و در انتها باقی غذاها بین فقیران و بینوایان پخش میشود.
جشن میانه در میان شش گاهنبار
همانطور که گفته شد زرتشتیان معتقدند که آفرینش در شش هنگام اتفاق افتاده است. به همین خاطر آیینی به نام شش گاهنبار دارند. گاهنبار ترکیبی است از کلمه گاهان و بار و به معنی زمان به نتیجه رسیدن بار و دسترنج است.
میگویند این آیین در زمان اولین سلسلهی پادشاهان در اساطیر ایرانی به وجود آمده است؛ یعنی دورهای به نام دورهی پیشدادی که جمشید پادشاه بود. این شش گاهنبار به این خاطر است که در آنها نعمتهای خداوند را سپاس گویند و در کنار آن بخشش و نیکی کنند و طوری از نظر زمانی قرار گرفتهاند که هنگام برداشت محصول است یا زمانی که مردم حاصل دسترنج خود را به دست میآورند.
گاهنبار اول روز 45ام سال است که میشود 15 اردیبهشت و زمان سرسبزی زمین است و در این هنگام آسمان آفریده شده است. گاهنبار دوم روز 150ام سال است و میشود 15 تیرماه و در این هنگام آب آفریده شده است. گاهنبار سوم روز 180ام سال است که میشود 30 شهریور یعنی زمان برداشت گندم و خرمنکوبی و در این هنگام زمین آفریده شده است. گاهنبار چهارم روز 210ام سال است که میشود 30 مهر و آغاز سرماست؛ گیاه در این هنگام آفریده شده است. گاهنبار پنجم 290امین روز سال است که میشود 20 دی و زمان استراحت کشاورزان و دامداران و آرامش میان زمستان است؛ در این هنگام جانوران آفریده شدهاند. گاهنبار ششم هنگام اعتدال بهار و فروردین است و موقعیتی که روز و شب با هم برابر میشوند؛ در این هنگام انسان آفریده شده است.
جشنهای گاهنبار هر کدام پنج روز طول میکشند و روز پنجم مهمترین روز است. چون چهار روز دیگر روز تدارکات جشن است و روز پنجم جشن بزرگ اتفاق میافتد. درست مانند گاهنبارها که در گاهنبار پنجم همهچیز آفریده شده تا در گاهنبار ششم انسان پا به عرصهی وجود بگذارد.
جشن میانه پاییز؛ گاهنبار چهارم
جشن میانه پاییز جشن گاهنبار چهارم است و در زبان زرتشتی و اوستایی به آن اَیاثرِم میگویند. اکنون این جشن را در روز 15 آبان برگزار میکنند که درست میانهی پاییز است. اما در برخی متون اساطیری این جشن را در روز 30 مهر هم دیدهاند.
معنی ایاثرم یا ایاسریمه یعنی شروع شدن سرما. درست در همین هنگام است که هوا سردی خود را آغاز میکند طوری که کوهستانها سرد میشود و چوپانان مجبورند گوسفندان خود را از میان مراتع کوهستانی که در بهار و تابستان سرسبز هستند، پایین بیاورند و خود را برای سرمای زمستان آماده کنند. به همین خاطر جشنی برای شکرگزاری برپا میکنند تا بتوانند سرما را به سلامت آغاز کنند.
جشن میانه پاییز پیوند نزدیکی با زندگی مردمان زمانهاش دارد و با برگزاری این آیین آنها خود را برای ورود به زمستان و سختیهایش آماده میکنند. در گذشته زمستان بسیار طولانی و سرد بوده است. همه باید خود را برای این سرما آماده میکردند. باید در روزهای گرم سال به ذخیرهی غذا برای زمستان میپرداختند. خشککردن و نمکسود کردن بخشی از شیوهی نگهداری غذا برای زمستان است. چون زمستان دیگر چیزی نمیروید. حبوبات، گندم، برنج و ... را همگی باید در فصلهای گرم تهیه و انبار میکردند تا در فصل سرد سال بتوانند غذای کافی داشته باشند. تمامی این جشنها باعث نزدیکی مردم به هم میشد و غیر از آن نیایش و اعتقاد روحی و قلبی باعث میشد تا سختیها را با قدرت بیشتری پشت سر بگذارند. جشن میانه این چنین مهم و تأثیرگذار بوده است.
سخن آخر
جشنهای ایران باستان یادگار اجداد و نیاکان ما و بخشی از میراث ناملموس برجای مانده از ایران باستان است. گرچه این جشنها اکنون رنگوبوی گذشته را ندارند و تاحدودی رو به فراموشی گذشتهاند اما زندهکردن این آیینها هویت فرهنگی ما را قوت میبخشد. اگر تجربهای از حضور در جشنهای اصلی ایرانی را دارید آن را با خوانندگان یوتراوز در میان بگذارید.