تخت جمشید شیراز
- ...
- ...
- تعداد کلمات
دنیایی از رمز و راز در مکانی که امروزه به اسم تخت جمشید شیراز میشناسیم، پنهان شده است. تخت جمشید به عنوان یکی از شگفتانگیزترین میراث بهجا مانده از فرهنگ و تاریخ ایران باستان، مقصد شماره یک بسیاری از گردشگران و علاقهمندان است. با یوتراوز همراه باشید تا گوشهای از اسرار آن را با هم کشف کنیم.
تخت جمشید یا پرسپولیس، شناختهشدهترین و اصلیترین جاذبه ایران است که گردشگران زیادی را از سراسر دنیا به شیراز میکشاند. اگر 70 کیلومتر از شیراز فاصله بگیرید، 10 کیلومتر مانده به مرودشت، این بنای عظیم را که در شهر باستانی پرسپولیس جای گرفته است، مشاهده میکنید. ساخت پرسپولیس 518 سال قبل از میلاد به عنوان پایتخت جدید هخامنشیان آغاز شد تا نماد عظمت و شکوه این امپراطوری بزرگ باشد.
ساخت مجموعه کاخهای تخت جمشید در زمان داریوش بزرگ آغاز شد، اما پادشاهان پس از او مانند خشایارشا و اردشیر اول، کاخها و بناهای آن را گسترش دادند. این مجموعه، بهقدری عظیم و شگفتانگیز ساخته شده که ویرانههایش هنوز هم منبع الهام معماران و هنرمندان محسوب میشود. امروزه هر چه از تاریخ و فرهنگ دوران هخامنشیان میدانیم را مدیون سنگنوشتهها و لوحهای تخت جمشید هستیم. با یوتراوز در این سفر تاریخی جذاب همراه شوید تا با یکی از معروفترین جاهای دیدنی شیراز آشنا شویم.
در این مطلب از یومگ میخوانید:
- تخت جمشید کجاست؟
- راهنمای بازدید از تخت جمشید
- تاریخچه شهر پرسپولیس
- چرا این مکان را با نام تخت جمشید میشناسیم؟
- کاخهای پرسپولیس
- سرستون تخت جمشید
- سنگنگارههای تخت جمشید
- کتیبههای پرسپولیس
- سنگنوشتههای تخت جمشید
- تخت جمشید قبل از ویرانی
- تصویر تخت جمشید قبل از ویرانی
- عجایب معماری تخت جمشید
تخت جمشید کجاست؟
📌 آدرس: استان فارس، جاده شیراز به مرودشت، 10 کیلومتری مرودشت
آدرس تخت جمشید روی نقشه
تخت جمشید در محور شیراز به اصفهان، در بزرگراه مردشت - سعادتشهر قرار گرفته است. حدود 70 کیلومتر که از شیراز فاصله بگیرید، 10 کیلومتر مانده به مرودشت، به تخت جمشید میرسید. اگر با خودرو شخصی یا تور به شیراز سفر نکردهاید، میتوانید با استفاده از اتوبوسهای بینشهری و یا تاکسیهای بینشهری خود را به تخت جمشید برسانید. برای رفت میتوانید از ترمینال شهید کاراندیش شیراز استفاده کنید و برای برگشت هم ایستگاه پارک و سوار مرودشت در دسترس شما قرار گرفته است.
راهنمای بازدید از تخت جمشید
در چه ساعاتی تخت جمشید باز است؟
- بهار و تابستان: 8 صبح الی 18:30 بعد از ظهر
- پاییز و زمستان: 8 صبح الی 18 بعد از ظهر
هزینه بلیط ورودی چقدر است؟
- بلیط ورودی برای گردشگران ایرانی: 5 هزار تومان
- بلیط ورودی برای گردشگران خارجی: 50 هزار تومان
راههای ارتباطی:
- سایت: https://persepolis.info/fa/
- تلفن: 07143341556
- فکس: 07143341573
- تلگرام: @persepolis_world_heritage_site
حالا که با اطلاعات کامل موقیعت مکانی و راههای ارتباطی مجموعه باستانی تخت جمشید آشنا شدید، وقت آن رسیده که تاریخچه و بخشهای مختلف تخت جمشید را هم بشناسید. پس تا انتهای این مطلب با یومگ همراه شوید.
تاریخچه شهر پرسپولیس
شهر افسانهای تخت جمشید (یا پارسه) که در جهان با نام پرسپولیس نیز شناخته میشود، در دوران هخامنشیان و به دست داریوش یکم بنا شده است. چیزی در حدود 518 سال قبل از میلاد مسیح، ساخت این بنای باشکوه به عنوان پایتخت جدید امپراطوری بزرگ هخامنشیان آغاز شد تا جلوهای از شکوه و عظمت پادشاهی هخامنشی باشد.
پس از مرگ داریوش بزرگ، پسر او خشایارشا و پس از آن اردشیر یکم، نوه او، کاخهای بیشتری به این مجموعه اضافه کردند و تغییراتی در بنای اولیه نیز به وجود آوردند. ساخت تخت جمشید به روایتی 120 سال طول کشید و توسعه آن تا پایان امپراطوری هخامنشی ادامه داشت. در نهایت پس از شکست آخرین پادشاه هخامنشی، داریوش سوم، این مکان باشکوه به دست اسکندر مقدونی به آتش کشیده شد.
از تخت جمشید به عنوان پایتخت تشریفاتی، اداری و اقتصادی هخامنشیان یاد میشود. جالب است بدانید که در ساخت این بنای باشکوه از هنر و تخصصِ هنرمندان و معمارانی که در تمام قلمرو ایران باستان حضور داشتهاند، استفاده شده است، ملل و قبایل زیادی مانند بابلیان، لودیان، ایونیان، هندوان، آشوریان، مصریان، اوراتوئیان، سکائیان. در حال حاضر هر آنچه که از تاریخ و فرهنگ هخامنشی میدانیم، از کتیبهها، سنگنگارهها و کاوشهای باستانی این مکان به ما رسیده است.
کاخهای تخت جمشید در دل کوههای رحمت، بین 8 تا 18 متر بالاتر از سطح دریا، بر روی صفحات سنگی شهر باستانی پارسه ساخته شدهاند. به لحاظ موقعیت مکانی در 70 کیلومتری شهر کنونی شیراز و 10 کیلومتری مرودشت به بازماندههای آن میرسیم. پلکان و ستونهای باقیمانده از کاخ تچر از سالمترین بخشهاست که اکنون در دسترس ما قرار دارد.
کاملترین آثار از تخت جمشید در چندین موزه در سراسر اروپا و آمریکای شمالی به نمایش عموم گذاشته شدهاند. با این حال حسی که از قدمزدن و رویارویی با این بنای عظیم و تاریخی به قلب آدم رخنه میکند، با هیچ تجربهای قابل مقایسه نیست.
چرا این مکان را با نام تخت جمشید میشناسیم؟
پارسه
تخت جمشید در درازای تاریخ نامهای زیادی داشته است. در دوران هخامنشیان با نام پارسه یعنی شهر پارسیان شناخته میشد و علت نامگذاری آن نیز سکونت قوم پارس در آن مکان بود. این نام را خشایارشا در کتیبههایی که در کاخ دروازه ملل قرار دارد، به کار برده است. در لوحهای ایلامی که از خزانه کشف شدهاند نیز به این اسم برمیخوریم.
پرسپولیس
در بیشتر کشورهای جهان اما آن را با نام پرسپولیس میشناسند. این نام از زبان یونانی گرفته شده و به معنای شهر پارسیان یا پارسهشهر است. ریشه این اسم نیز داستان بسیار جالبی دارد. پرسهپلیس یا پرسپتولیس لقب آتنه یا همان الهه خرد و جنگ بود که به معنی ویرانکننده شهرهاست. در قرن پنجم قبل از میلاد مسیح، آشیل که یک شاعر یونانی بود، از تخت جمشید با استفاده از آرایه تجنیس و بصورت بازی با کلمات، به عنوان پرسپتولیس یا پرسپولیس یاد میکند.
صدستون
در دوران ساسانیان به این مجموعه صدستون (به پهلوی: سدستون) گفته میشد. این گزاره را سنگنوشتههایی که از شاهپور، پادشاه سکانشاه بر روی دیوارهای کاخ تچر باقیمانده است، تایید میکند.
تخت جمشید
جمشید یکی از بزرگترین پادشاهان اساطیری ایران است. نام این اسطوره در منابع زیادی از جمله متون پهلوی و اسلامی، اوستا و به ویژه در شاهنامه بارها به چشم میخورد. او کسی بود که آیین باستانی نوروز را برپا داشت. در شاهنامه میخوانیم که جمشید پادشاه عادل و خوشچهرهای بود که 700 سال بر ایران حکومت کرد. تخت یا اورنگ پادشاهی او چنان بزرگ بود که برای حمل آن از دیوان کمک گرفته میشد.
سالیان سال بعد از این که اسکندر به ایران حمله کرد و تخت جمشید را به آتش کشید، در زمانی که نام هخامنشیان به فراموشی سپرده شده بود، مردم که توانایی خواندن خط میخی را نداشتند، با دیدن تصویر تختِ پادشاهی که بر دستان عدهای حمل میشد، میپنداشتند این مکان همان اورنگ یا تخت جمشید است که در داستانهای اساطیری از آن یاد شده است.
کاخها و بخشهای مختلف پرسپولیس
دروازه ملل؛ دروازهای برای همه ملتها
بعد از گذر از 111 پله کم ارتفاعِ ورودی، اولین بنایی که به آن برمیخوریم کاخ دروازه ملل و گاوهای دروازهبانش است. کاخ دروازه ملل یا دروازه کشورها (به فارسی باستان: دوِرثیم ویسَه دَهیوم) به کاخ انتظار یا کاخ خشایارشا نیز معروف است. اسم این کاخ را از سنگنوشتههایی که بر روی دیوارهای آن حک شدهاند، میدانیم.
به نظر میرسد از این کاخ به عنوان سالن انتظار استفاده میشده است. به این صورت که نمایندگان ملل مختلف هنگامی که به دیدن پادشاه میآمدند، پس از بالا رفتن از پلهها و وارد شدن به کوشک پادشاهی، از درب غربی کاخ (که روبهروی پلههاست) وارد تالار آن میشدند و روی سکوها به انتظار وزیر تشریفات مینشستند. به همین علت هم به آن کاخ دروازه ملل میگفتند.
در سنگنوشتهها میخوانیم که کار ساخت این کاخ را خشایارشا به پایان رسانده است. هرچند ممکن است پیریزی آن در زمان پادشاهی داریوش انجام گرفته باشد. در حال حاضر ستونهای کاخ دروازه ملل از سالمترین و کاملترین ستونهای بهجا مانده از تخت جمشید است.
کاخ دروازه ملل با چهار ستون بلند و دیوارهای ستبر خشتی، به وسعت 600 مترمربع ساخته شده و 3 دروازه دارد. درب دروازه جنوبی به طرف کاخ آپادانا باز میشود و درب غربی و گاوهای محافظ رو به محوطه ورودی هستند. طرح گاوهای دروازهبان به سبک آشوریان است با این تفاوت که برخلاف مجسمههای آشوری که 5 پا دارند، 4 پا هستند. این تندیسها در تمدنهای زیادی وجود داشتهاند و آنها را با نام ابوالهل میشناسند. در گذشته عقیده داشتند که این موجودات کاخ را از ورود شیاطین ایمن نگه میدارند.
کاخ آپادانا؛ کاخ اندرونی شاه
30 سال طول کشید تا ساخت کاخ آپادانا (یا کاخ بار) که کاخ اندرونی تخت جمشید بود، با 72 ستون به پایان برسد. از این کاخ به عنوان بزرگترین و باشکوهترین کاخ تخت جمشید یاد میشود. کاخِ بار را ابتدا داریوش بنا کرد اما کار ساخت آن را خشایارشا به پایان رساند. شباهتهای زیادی بین این کاخ و کاخ آپادانای داریوش که در شوش واقع است، دیده میشود.
از دروازه جنوبی کاخ دروازه ملل که خارج میشوید، پلکان شمالی کاخ آپادانا و ایوان آن پذیرای شماست. ورودی دیگری مشابه ورودی شمالی، در قسمت شرقی کاخ ساخته شده است. بر روی دیوارهای این پلکان نقوش و سنگنگارههای زیبا و باشکوهی وجود دارد. تالار 3 متر بالاتر از سطح دروازه ملل قرار گرفته و 36 ستون داشته است. هر کدام از ایوانها هم با 12 ستون در مجموع 72 ستون کاخ را تشکیل میدادند. امروزه تنها 14 ستون از این کاخ برای ما بهجا مانده که یکی از آنها بازسازی شده است.
- درباره کاخ آپادانا در تخت جمشید بیشتر بدانید.
کاخ صدستون؛ تالاری بدون ستون
این کاخ باشکوه که روزگاری تالار اصلی آن با صد ستون پابرجا بوده است، کاخ صدستون نام دارد. بنایی نسبتا مشابه اما کوچکتر، در خزانه شاهی وجود دارد، از این جهت برخی به آن تالار تخت میگویند. صدستون را در زمان ساسانیان با نام سدستون یا سَتستون میشناختند. امروزه فقط دو ستون از این بنا بهجا مانده که آنها هم در دهه چهل میلادی به شیکاگو منتقل شدهاند.
کاخ صدستون تخت جمشید بخش اصلی کوشک شاهی و وسیعترین بنا بعد از کاخ آپاداناست. این تالار، ده ردیف دهتایی ستونهای بلند و 4600 مترمربع وسعت دارد. تالار اصلی از تالار آپادانا بزرگتر است اما سطح آن دو متر از آپادانا پایینتر قرار دارد. چنانکه در کتیبه ها میخوانیم، کاخ صدستون توسط خشایارشا پیریزی شده و اردشیر یکم ساخت آن را به پایان برده است.
اردشیر شاه گوید: این خانه خشیارشا، پدر من، پیاش را ریخت، به تأیید اهورا مزدا، من، اردشیر شاه، آن را برآوردم و تمامش کردم.
تالار با 8 در، به دالانها، صندوقخانهها و یک ایوان متصل میشده است. درهای جنوبی به حرمسرا و کاخ سهدر و درهای شرقی به به صندوقخانه راه دارند. درهای شمالی به یک ایوان بزرگ با دو ردیف ستون 8 تایی باز میشوند و به لحاظ ارتفاع بلندتر از درهای دیگرند. ستونهای ایوان مشابه ستونهای تالار هستند، اما سرستونهای آن به شکل انسان دو سر و مشابه سرستونهای ایوان شمالیِ کاخ سهدری هستند. از این مورد میتوان نتیجه گرفت که هر دو متعلق به یک دوره زمانی بوده و در زمان اردشیر یکم تکمیل شدهاند.
ارتباط معنایی جالب توجهی در این کاخ بین اجزای مختلف آن وجود دارد. برای مثال تعداد سربازان منقش بر در شمالی، برابر با ستونهای کاخ است. این ارتباط میتواند استعاره از این باشد که به سربازان حکومت به چشم پایه و ستون امپراطوری نگاه میشده است.
کاخ تَچَر؛ تالار آینه
یکی از اولین کاخها که در تخت جمشید کشف شد، کاخ تَچَر یا تچرا به معنی خانه زمستانی است. این کاخ را به دلیل وجود سنگهای بسیار صاف و صیقلی آن که تصویر اشیا در آنها بازتاب میشود، با نام تالار آینه هم میشناسیم. گفته میشود این مکان کاخ اختصاصی داریوش بزرگ بوده است.
سنگنوشتههای زیادی نه تنها از پادشاهان هخامنشی بلکه از دورانهای دیگر در این کاخ برای ما بهجا مانده است. سنگنوشتههایی از داریوش، خشایارشا، اردشیر یکم و پس از آنها شاپور دوم، عضدالدوله دیلمی، بهاءالدوله دیلمی و دیگران. در کنار این سنگنوشتهها، نقوش و سنگنگارههای بسیار زیبایی هم به چشم میخورد. نظیر سنگنگارهای از اهورامزدا، نقوش سربازان پارسی و نگارهای از تقابل شهریار با یک شیر که بسیار دیدنی هستند. متاسفانه در طی زمان بخش زیادی از این آثار گرانبها، به سرقت رفته و یا مخدوش شدهاند.
کاخ تچر به لحاظ مختصات، در جنوب غربی کاخ آپادانا واقع شده و در حدود 2 یا 3 متر بالاتر از سطح آن ساخته شده است. در دو طرف دروازه جنوبی کاخ و بر فراز سر پادشاه کتیبههایی به سه زبان عیلامی، فارسی و بابلی حک شده است که ترجمه آنها چنین است:
داریوش شاه بزرگ، شاه شاهان، شاه کشورها، پسر ویشتاسپه، هخامنشی که این تچر را ساخت.
کاخ سهدر؛ قلب تخت جمشید
در مرکز کوشک شاهی، کاخی وجود دارد که به اسامی بسیار زیادی شناخته میشود. از آن جایی که این کاخ توسط سه در و چندین راهرو به سایر کاخها راه پیدا میکند، به آن کاخ سهدر، سهدری و کاخ مرکزی میگویند. تصاویر نجیبزادگان پارسی که بر روی پلکان کاخ نقش شدهاند و حالت دوستانهی آنها، موقعیت کاخ و نوع کاربری آن، این تصور را تقویت میکند که از این کاخ برای بحث و مشورت استفاده میشده است. به همین دلیل به آن تالار شورا هم گفته میشود. اسامی دیگر این کاخ، دروازه شاهان، سهدروازه، تالار رایزنی و کاخ میانی است.
در گذشته ساخت این کاخ را به داریوش نسبت میدادند، اما اخیرا نشانههایی پیدا شده که فرمان پایان کار را اردشیر یکم داده است. ساختمان این بنا کاملا چهارگوش نیست، اما تالار میانی بر چهار ستون استوار بوده است. درب اصلی کاخ که جایگاه ورود شاه بود، در دیوار شرقی قرار گرفته و دو در دیگر در دیوارهای شمالی و جنوبی واقع شدهاند.
کاخ ج (G)؛ نیایشگاه
بین کاخهای سهدر و تَچَر بنایی قرار گرفته که امروزه آثار و اطلاعات زیادی از آن در اختیار ما نیست و بخش اعظم آن از میان رفته است. برخی از تاریخشناسان این بنا را به اردشیر سوم نسبت میدهند. برخی دیگر نیز آن را به دلیل موقعیتش که بر روی سنگ خارای کوه بنا شده و بالاتر از سازههای دیگر است، یک پرستشگاه میپندارند.
کاخ هدیش؛ اولین مکانی که به آتش کشیده شد
در جنوب کاخ ج، مابین کاخهای د و ه، کاخی قرار گرفته که منسوب به خشایارشا است. طبق کتیبههای موجود در دو طرف ایوان شمالی، نام کاخ به اسم همسر دوم شاه، هدیش، نامگذاری شده است. گمان میرود به دلیل نفرتی که یونانیها از خشایارشا برای به آتش کشیدن آتن داشتند، تخریب و آتشسوزی از این کاخ شروع شده باشد. رنگ زرد سنگهای آن نیز این فرضیه را تقویت میکند. به همین علت امروزه آثار و اطلاعات زیادی از آن در دسترس ما نیست.
کاخ هَدیش تخت جمشید در جنوبیترین قسمت صفه بنا شده و از طریق دو پلکان، یکی در شمال شرق و یکی در غرب، به کاخهای سهدر و کاخ تچر راه دارد. در سرتاسر بخش جنوبی کاخ هم ایوانی ساخته شده که از دو طرف پله میخورد. پلکان ایوان از طریق راهروی باریکی به کاخ ملکه میپیوندند.
بر روی کتیبههای ایوانهای شمالی که باز هم به سه زبان نوشته شده است، میخوانیم:
خدای بزرگی است اهورامزدا، که این زمین را آفرید. آن آسمان را آفرید، که مردم را آفرید، که شادی را برای مردم آفرید، که خشایارشا را شاه کرد. یگانه شاهی از شاهان، یگانه فرمانداری از فرمانداران بسیار. منم خشایارشا، شاه بزرگ، شاه کشورهایی که دارای ملل گوناگون است، شاه این زمین بزرگ و پهناور، پسر داریوش شاه هخامنشی. به خواست اهورامزدا این بنای هدیش را من ساختم. اهورمزدا با خدایان، مرا و پادشاهیام را و آنچه ساختهام نگاه دارد.
کاخ ه (H)
در جنوب غربی کاخ هدیش، کاخی وجود دارد که منسوب به اردشیر یکم است. در حال حاضر پلکان بهجا مانده از کاخ به صورت نیمهویران هستند. در لبههای جنوبی و غربی کاخ، نماهایی به شکل شاخهای گاو نر وجود دارد. یکی از مرمتگران تخت جمشید به نام تیلیا و همسر او چند عدد از این شاخنماها را از زیر خاک بیرون آوردهاند و در جایشان نصب کردهاند. هنوز مشخص نیست این شاخها برای چه تعبیه شده بودند و چه کاربرد یا معنایی داشتهاند.
کاخ ملکه؛ موزه تخت جمشید
در جنوبیترین قسمت تخت جمشید، بنای L شکلی وجود دارد که در سطح پایینتری از سایر کاخها واقع شده و به کاخ ملکه معروف است. در سال 1931 میلادی بخشی از این کاخ توسط باستانشناس و ایرانشناس آلمانی، ارنست امیل هرتزفلد، بازسازی و سالها بعد به عنوان موزه از آن بهرهبرداری شد.
موزه ملکه قدیمیترین بنایی است که در ایران بهعنوان موزه مرمت شده و مورد استفاده قرار میگیرد. یک ایوان، دو نگارخانه و یک تالار فضای این موزه را تشکیل میدهند. هنگام ورود به آن، در ایوان شمالی، سنگ عظیم یکپارچهای را مشاهده خواهید کرد که متعلق به دیوار اتاق و ایوان است. هر یک از این سنگها با 8 متر ارتفاع، عرض 1 متر و بیست، و وزن تقریبی 80 تن، بزرگترین سنگهای یکپارچهای هستند که در تخت جمشید کشف شدهاند. موزه تخت جمشید در سال 81 مصادف با روز جهانی موزه افتتاح شد. در حال حاضر از آن به عنوان اداره مرکزی تأسیسات تخت جمشید نیز استفاده میشود.
خزانه پادشاهی
مجموعه بناهای خزانه در شرقیترین قسمت کوشک واقع شدهاند و با یک خیابان پهن و حصار از سایر ساختمانهای تخت جمشید جدا میشوند. این خزانه بزرگ از یک تالار صدستونی، یک تالار 99 ستونی، تعدادی سالن، اتاق و حیاط خلوت تشکیل شده است.
ساخت خزانه را داریوش بزرگ آغاز کرد و در ابتدا کاربرد اداری داشت اما توسعه و تکمیل آن توسط خشایارشا انجام گرفته است. در داستانهای تاریخی آمده که پس از سقوط تخت جمشید، اسکندر مقدونی سکهها و اشیا قیمتی را به همراه تعداد زیادی اسب و شتر به مکان دیگری منتقل میکند. اسناد و مدارک زیادی هم از طریق آتشسوزی از بین رفتهاند.
با این حال میراث بزرگی از این مکان برای ما بهجا مانده است. ظروف، مجسمهها، 8 لوح سنگی معروف خشایارشا و تعداد زیادی لوح سنگی متعلق به حقوق کارگران، از کاوشهای این مکان کشف شدهاند. به دلیل وجود این کتیبههاست که میدانیم ملتهای ایرانی در ساخت تخت جمشید مشارکت داشتهاند، دستمزد و مزایای کارگران آنان عادلانه بوده و زنان و مردان از حقوق مساوی برخوردار بودهاند.
آرامگاه اردشیر سوم
ایرانیان باستان سه عنصر آب، خاک و آتش را که آفریده اهورامزدا بودند، مقدس میشمردند و اعتقاد داشتند که این عناصر نباید آلوده شوند. اعتقاد دیگر آنها این بود که بدن انسان پس از مرگ و خروج روح از بدن، سرد میشود و اهریمن میتواند به آن وارد شود. به همین جهت جسد مردگان خود را نه به خاک میسپردند، نه آتش میزدند و نه در آب میانداختند.
یکی از روشهای دفن مردگان این بود که اجساد را در جایی که به آن دخمه گفته میشد، قرار میدادند تا توسط حیوانات و پرندگان خورده شوند. بعد از آن استخوانها را جمعآوری میکردند و در استخواندان یا استودان در مقابل آفتاب میگذاشتند تا به اصطلاح پاک شوند. استخواندانهای زیادی در تخت جمشید یافت میشوند. روش دیگر خارج کردن اعضای داخلی بدن و مومیایی کردن آن بود. جسد را پس از مومیایی کردن در ارتفاع بالایی دفن میکردند تا از آب و خاک و آتش دور باشند.
در دل کوه رحمت، 40 متر بالاتر از سطح زمین، آرامگاهی وجود دارد که منسوب به اردشیر سوم است. این آرامگاه مشابه آرامگاهی است که در نقش رستم، در نزدیکی تخت جمشید وجود دارد و منسوب به داریوش یکم است. در قسمت بالایی مقبره سنگنگاره زیبایی وجود دارد که منقوش به تصویر شهریار هخامنشی در یک آیین دینی است. در پایین تصویر نیز دو ردیف از نمایندگان ملل را میبینیم که تخت شاه را به دوش دارند. قسمت پایینی مقبره شبیه ورودی کاخ و دارای چهار نیم ستون با سرستون های گاو دوسر است.
اگر از قسمت شرقی کاخ صدستون خارج شوید و از بنایی که به پادگان 32 ستون معروف است بگذرید، چند متر جلوتر میتوانید از این بنا دیدن کنید.
سرستونهای تخت جمشید
یکی از عجایب و شاهکارهای معماری در تخت جمشید، سرستونهای آن هستند. این سرستونها در بالاترین قسمت ستونهای بلند نصب میکردند و وزن آنها به یک تن یا بیشتر میرسد. از این سرستونها با نقشهای مختلف در همه کاخها استفاده میشده است.
سرستونهای گاو دو سر
پرکاربردترین نمونه سرستون در بناهای هخامنشی، گاو نر یا گاو دو سر است. از این سرستون در کاخ دروازه ملل، كاخ آپادانا و تالار صدستون استفاده شده است. نمونههای مشابه این سرستون در کاخ آپادانای داریوش که در شوش واقع شده نیز یافت میشود. گاو نر در باور مللهای زیادی نماد حاصلخیزی و باروری بوده است. البته در هنر و معماری هخامنشی گاو را پاینده و نگهداره نیز میدانستند.
سرستونهای گاومرد یا اسفنکس
این سرستونها به شکل سر انسان و بدن گاو ساخته شده و سمبلی از هوش و خرد هستند. میتوانید حدس بزنید که این سرستونها در کاخ شورا که محل بحث و تصمیمگیری بوده است، مورد استفاده قرار گرفتهاند. تعدادی از آنها در ایوانهای کاخ صدستون نیز مشاهده شدهاند.
سرستونهای شیر شاخدار
یکی دیگر از طرحهای به کار رفته در سرستونهای تخت جمشید، طرح شیر دو سر یا شیر شاخدار است. شیر نماد قدرت بوده است. به همین جهت نمونههای شاخص آن را در کاخ آپادانا مشاهده میکنیم. جالب است بدانید که این سرستون تنها در ایوان شرقی کاخ آپادانا بکار رفتهاند. موقعیت ایوان شرقی کاخ به سمت طلوع آفتاب است. به این دلیل که بین شیر و مهر که ایزد آفتاب بود ارتباط وجود دارد.
سرستون شیردال یا گریفن
شیردال یا گریفن موجودی افسانهای با سر عقاب و تن شیر است. در افسانههای باستانی آورده شده است که عقاب و شیر هر دو فرمانروای گونه خویش و دارای نیروهای سحرآمیز بودهاند. هنگامی که این دو موجود با هم درمیآمیختند تبدیل به نگهبانی شکستناپذیر میشدند. اولین نمونههای این تندیس در مصر دیده شده است. در باور ایرانیان باستان، شیردال نگهبان گنجینههای خدایان بوده است. در سرستونهای تخت جمشید و شوش، نمونههای برجستهای از این حیوان اساطیری را میتوان مشاهده نمود.
سرستون عقاب
عقاب در باور هخامنشیان نمادی از نيرومندي و توانايي و مظهر قدرت بوده است. بنا بود از این سرستون در کاخ داریوش سوم که در دست احداث بود استفاده گردد. با سقوط هخامنشیان این اتفاق هیچگاه میسر نشد.
سنگنگارههای تخت جمشید
سنگنگارهها از قدیمیترین آثار هنری بشر هستند که بر روی سنگ تراشیده میشدهاند. سنگنگارهای که بیش از همه در تخت جمشید مشاهده میکنید، تصویر پیشکشآوران بر روی دیوار پلکان است. این طرح را در پلکان کاخ آپادانا، کاخ هدیش (کاخ خشایارشا) و کاخ تَچَر (کاخ داریوش یکم) میبینیم. در این نقوش، نمایندگان ملل مختلف در حالی که هدایای خود را دست دارند از پلکان بالا میروند. سنگنگارههای پیشکشآوران یکی از شاخصههای ویژه معماری و هنر دوره هخامنشیان هستند.
سنگنگاره بارعام شاهی
نقشی از مجلس بارعام شاهی خشایارشا در محل خزانه کشف شده است که در گذشته آن را به داریوش شاه نسبت میدادند. در این تصویر خشایارشا را میبینیم که با لباس رسمی بر تخت تکیه زده، در یک دست عصای شاهی و در دست دیگر گل نیلوفر آبی را که نماد هخامنشیان است، به دست دارد. در پشت سر شاه تصویر ولیعهد او، اردشیر یکم را میبینیم که در دست چپ گل نیلوفر آبی را نگه داشته و دست راستش را به نشانه احترام بالا گرفته است. مقامات دربار، اسلحهدار شاه، رئیس تشریفات و سربازان از دیگر افرادیاند که در تصویر دیده میشوند. بر اساس تحقیقات انجام شده تصور میشود که این نقش متعلق به پلکان کاخ آپادانا بوده است. مشابه این تصویر را در کاخ صدستون نیز میبینیم.
سنگنگاره نوروز
از دیگر سنگنگارههای معروف که در تخت جمشید وجود دارد، نقشی است که بصورت نمادین جشن نوروز را نشان میدهد. در این تصویر شیر که نمادی از خورشید و گاو که نمادی از زمین است، در حال نبرد هستند. در اطراف تخت جمشید و دیوارهای کاخها نیز میتوانید نمونههای باشکوهی از این سنگنگارهها را مشاهده کنید.
کتیبههای پرسپولیس
در اولین حفاریهای انجام شده از تخت جمشید تعداد زیادی لوح و کتیبه گلی در انبارهای تخت جمشید، کشف شد که بر اثر آتشسوزی پخته شده بودند. سالها بعد تعدادی از این کتیبهها ترجمه شدند و مشخص شد اسناد و دفاتر حسابداری امپراطوری هستند. از ترجمه این لوحها سه موضوع مهم را متوجه میشویم که عبارتند از:
- سیستم پرداخت حقوق به کارگران
- مصالح استفاده شده در ساخت بناها
- اثبات به آتش کشیده شدن پرلسپولیس
چهل هزار لوح دیگر در خاکبرداری سال 1312 در قسمت شمال غربی تخت جمشید کشف شدند که به زبان پارسی، عیلامی و میخی بودند.
طبق آنچه که از ترجمه این کتیبهها میدانیم، برای ساخت تخت جمشید از هنر و تخصص افراد بسیار زیادی از سراسر ایران کمک گرفته شده است. زنان و مردان زیادی از ملتهای مختلف از جمله ایرانی، مصری، بابلی، یونانی، عیلامی و آشوری در ساخت این بنای باشکوه نقش داشتهاند. در لوحها میخوانیم؛ برخلاف اهرام مصر که توسط بردگان ساخته شدهاند، تمام متخصصان، معماران، کارگران و کارکنان حقوق و مزایا دریافت میکرده و حتی بیمه داشتهاند. زنان هم نه تنها از حقوق مساوی برخوردار بودند، بلکه مرخصی بارداری به همراه حقوق دریافت میکردند.
در تخت جمشید الواح و کتیبههای دیگری هم وجود دارند که متعلق به دوران هخامنشیان نیستند. دو کتیبه از عضدالدوله دیلمی (بزرگترین امیر خاندان آل بویه در ایران و عراق) به خط کوفی در تخت جمشید کشف شدهاند. از دوره ساسانیان هم کتیبهای به خط پهلوی وجود دارد. آخرین کتیبه کشف شده مرتبط به دوره قاجار بوده است.
سنگنوشتههای تخت جمشید
بر پیبناها، دیوارها، درگاهها، پنجرهها و طاقهای کاخهای تخت جمشید، سنگنوشتههای زیادی را به زبانهای پارسی باستان، عیلامی و بابلی مشاهده خواهید کرد. در معرفی کاخ آپادانا نیز خواندیم که چهار نمونه از این سنگنبشتهها به دستور داریوش در چهارگوشه کاخ آپادانا دفن شده بودند. همانطور که در معرفی کاخها با هم خواندیم، در این سنگنوشتهها معمولا پس از ستایش اهورامزدا، پادشاه خود و نیاکانش را معرفی میکند و اطلاعاتی راجع به ساخت کاخ و یا امپراطوری خود میدهد.
سنگنوشتههای داریوش بزرگ را در کاخ آپادانا، تَچَر، پیبناها و دیوارهای تخت جمشید میبینیم. نمونههای سنگنوشتههای خشایارشا را نیز در پلکان کاخ آپادانا، ایوان کاخ تَچَر، کاخ هدیش و کاخ دروازه ملل میبینیم. از اردشیر یکم نیز بر روی دیوارهی کاخ ه (H) سنگنوشتهای مشاهده میشود.
نمونهای از ترجمه سنگنوشتههای خشاریاشا را در زیر میخوانید:
شاه خشایارشا گوید: پدر من داریوش بود؛ پدر داریوش ویشتاسب نامی بود. پدر ویشتاسب آرشام نامی بود. هم ویشتاسب و هم آرشام هر دو در آن هنگام زنده بودند، اهورامزدا را چنین کام بود، داریوش، پدر من، او را در این زمین شاه کرد. زمانی که داریوش شاه شد، او بسیار ساختمانهای والا ساخت.
سنگنوشتههای پیبنا کاخ آپادانا
در سال 1313، در شمال غربی کاخ و در دل کوه، جای خالی چیزی نظر فردریک کرفتر را به خود جلب کرد. با بررسی این جای خالی نتیجه گرفته شد که باید مشابه آن در سه گوشه دیگر کاخ نیز یافت شود. پس از حفاری، در گوشههای شمال شرقی و جنوب شرقی، کتیبههای پیبنای کاخ آپادانا کشف شد. داستان از این قرار است که داریوش که به اهمیت و بزرگی کاخی که در حال ساخت بود کاملا واقف بود، دستور داد نام و نشان خود و ایرانزمین را در 4 کتیبه از جنس طلا و 4 کتیبه از جنس نقره به سه زبان پارسی باستان، بابلی وایلامی حک کنند. بعد از آن این کتیبهها را در چهار جعبه سنگی به همراه چند سکه از نوع سکههای ایونیه و لودیه و یونان قرار دادند و آنها را در چهار گوشه کاخ مدفن ساختند. از این لوحها 2 عدد در طی دوران به تاراج رفته و دو عدد در موزه ملی ایران نگهداری میشود.
تخت جمشید قبل از ویرانی
حتی پس از گذشت 2500 سال هم میتوانیم نشانههای شکوه و عظمت تخت جمشید را در ویرانههای آن ببینیم. در ساخت این مجموعه عظیم علاوهبر سنگ و خشت، از چوب و فلزات گرانبها نیز استفاده شده بوده است. اکنون دیگر نشانهای از آنها باقی نیست. اما خوشبختانه با کاوشها و تحقیقات بسیار گسترده، اطلاعات زیادی راجع به طرح و معماری بناها جمع آوری شده است. نمونه تخت جمشید بازسازیشده را میتوانید در این فیلم مشاهده کنید.
تصویر تخت جمشید قبل از ویرانی
عجایب معماری تخت جمشید
وقتی از تخت جمشید صحبت میکنیم، اولین چیزی که ممکن است به ذهنمان برسد، معماری پیشرفته آن است. از نحوه استخراج سنگهای چند تنی گرفته تا حمل و پرداخت و اتصال آنها به یکدیگر، همگی از شگفتیهای تخت جمشید هستند. در ادامه راز چند نمونه از این شگفتیها را کشف میکنیم.
اتصال سنگها به یکدیگر
برای اتصال سنگهای چند تنی از روشی استفاده میشد که به آن همبندی میگویند. در این روش حاشیههای سنگ را به خوبی صاف و هموار میکردند و وسط آن را به صورت زبرهتراش باقی میگذاشتند تا به خوبی روی هم سوار شوند. روش دیگر این بود که سنگها را به صورت قفل و چفت میتراشیدند. یعنی قسمتی از یک سنگ را به صورت برجسته (قفل) و سنگ دیگر را به صورت حفره (چفت) میتراشیدند تا در همدیگر قفل شوند.
روشی که بیشتر از همه در سازههای تخت جمشید بکار رفته است، استفاده از بست فلزی بجای ملات است. در این روش دو گودی مشابه در سنگهای مجاور هم تراشیده میشد و میلهای فلزی بین آنها قرار میگرفت. سپس فضای خالی با سرب مزاب پر میشد.
ستونهای تخت جمشید
بعضی از ستونهای افراشته تخت جمشید هنوز هم بعد از گذشت دو هزار و پانصد سال از ساخت، پابرجا هستند. این سازهها حوادث زیادی مثل زلزله را پشت سر گذاشتهاند. دلیل اینکه هنوز هم سر پا هستند این است که این ستونها در حقیقت یکپارچه نیستند و قطعات آنها با سرب به یکدیگر متصل شدهاند. سرب به دلیل داشتن خاصیت کشسانی بالا به هنگام زلزله مثل ضربهگیر عمل میکند و مانع تخریب سازه میشود.
کاخ آپادانا
ستونهای 20 متری کاخ آپادانا که در در فاصلههای غیر عادی از هم قرار گرفتهاند بهعنوان یکی از رموز و عجایب معماری در تخت جمشید شناخته میشود. همانطور که اشاره کردیم، کاخ آپادانا وسیعترین و برجستهترین بنای تخت جمشید بوده است. اینکه چگونه این ستونهای بلند بیست تنی برپا شدهاند و اینکه چگونه بنایی به این وسعت فقط بر روی 72 ستون بنا شده است، هنوز مشخص نیست. اگر به یاد داشته باشید تالار صدستون که وسعت کمتری دارد با 100 ستون ساخته شده بود. سرستونهای یک و نیم تنی کاخ را نیز از یاد نبرید!
کانالهای زیرزمینی
شاید در خبرها خوانده باشید که در سال 98 رودخانه آبزنگی در شیراز طغیان کرد و سیل در شهر جاری شد. متاسفانه خسارات مالی و جانی زیادی به این شهر وارد شد اما در کمال تعجب هیچ آسیبی به تخت جمشید نرسید. علت این اتفاق وجود شبکه آبرسانی و فاضلاب گسترده در تخت جمشید بود که طی یک ساعت تمام آب جمعشده در سطح را به خارج آن منتقل کرد. ارتفاع این تونلها گاهی به شش متر هم میرسد و برای ایجاد آنها صخرهها را تراشیدهاند.
نسبت طلایی
جالب است بدانید که در ساخت کاخها از یک نسبت هندسی استفاده شده است که به آن نسبت طلایی میگویند. طراحی چشمنواز کاخها بخاطر همین تناسب هندسی زیباست.
قوانین برابر اجتماعی
هنوز هم در گوشهوکنار دنیا، حتی در کشورهای مدعی آزادی و برابری، رفتارها و قوانین ناعادلانهای نسبت به زنان، ملیتها و اقلیتها وجود دارد. مسئلهای که هنوز تعجب افراد را برمیانگیزد، قوانین برابر و عادلانه ایرانیان در 2500 سال پیش است. در کتیبههای یافت شده از تخت جمشید میخوانیم که زنان مانند مردان حقوق برابر داشتند و حتی در زمان بارداری از حمایتهای ویژهای برخوردار میشدند. قوانین بردهداری وجود نداشت و تمامی کارگران حقوق دریافت میکردند و حتی بیمه میشدند.
در سنگنگارههای تخت جمشید هم نشانههای این برابری و صلح را میبینیم. هیچ نشانی از تفاخر و برتری پارسیها نسبت به سایر ملیتها دیده نمیشود. هیچ ملیتی را در حالت شکستخورده یا تسلیم و تحقیر نمیبینیم. نمایندگان ملل به نشانه صلح و دوستی دستهایشان را به طرف هم دراز کردهاند. هر یک از ملیتها را با لباس خود میبینیم که این موضوع نشان میدهد همه آزاد بودند فرهنگ و زبان خود را داشته باشند.
سوالات متداول
تخت جمشید کجاست؟
تخت جمشید در 70 کیلومتری شهر شیراز کنونی و 10 کیلومتری مرودشت، استان فارس واقع شده است.
تخت جمشید باز است؟
تخت جمشید که پیشتر به علت شیوع کرونا بسته شده بود، اکنون پذیرای علاقهمندان است.
چه کسی تخت جمشید را آتش زد؟
در روایتهای تاریخی آورده شده است؛ هنگامی که اسکندر مقدونی ایران را فتح کرد، تائیس به انتقام آتش زدن آتن به دست خشایارشا، پیشنهاد به آتش کشیدن تخت جمشید را به او داد.
آیا تخت جمشید از عجایب هفتگانه است؟
تخت جمشید جزو عجایب هفتگانه در دنیا محسوب نمیشود. هر چند معماری و سازههای پیشرفته آن در 2500 سال پیش بسیار قابل توجهاند.
تخت جمشید در کدام استان است؟
تخت جمشید در استان فارس، شهرستان مرودشت قرار دارد.
تخت جمشید در کدام شهر است؟
تخت جمشید در شهرستان مرودشت، 10 کیلومتری شهر مرودشت و 70 کیلومتری شیراز واقع شده است.